کد مطلب:129601 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:131

شمار صحابه در لشکر امام حسین
در میان سپاه امام (ع)، شماری از صحابه شركت داشتند. برخی از آنان افتخار مصاحبت با رسول خدا (ص) را داشته، از ایشان روایت كرده اند؛ برخی دیگر تنها محضر آن حضرت را درك كـرده و ایشان را دیده اند. [1] در زمره ی اصحاب آن حضرت كسانی هستند كـه هـیـچ یـك از مـورخـان و رجالیون درباره ی صحابی بودن آنها شك ندارند. باز در میان آنها كسانی هستند كه درباره ی صحابی بودن یا نبودن آنها بحث است. كسانی هم هستند كه بـه دلیـل تـشابه اسمی مشخص نیست كه آیا آنها همان صحابه مورد نظرند، یا اشخاص دیـگـری انـد كـه بـه صـحابی بودن شهرت یافته اند. ما در اینجا نام مبارك آنان را می آوریم و افراد مورد اختلاف و نیز سبب اختلاف را یادآور می شویم:

1 ـ انـس بـن حـارث كـاهـلی اسـدی (رض): " وی از كـسـانـی اسـت كـه ایـن روایـت را از رسول خدا (ص) نقل كرده است: این فرزندم ـ حسین (ع) در زمینی به نام كربلا كشته می شود، هر كس در آن واقعه حاضر بود، باید او را یاری كند." [2] .


2 ـ عـبـدالرحـمـن بـن عبد رب انصاری خزرجی (رض): او از كسانی است كه چون حضرت عـلی (ع) مـردم را در رحـبـه بـه شـهـادت طـلبـیـد، گـواهـی دادنـد كـه سـخـن زیـر را از رسول خدا (ص) شنیده اند:

آگـاه بـاشید كه خدای - عزوجل ـ ولیّ من است و من ولی مؤمنانم. آگاه باشید، هر كس كه من مـولای او هستم، علی نیز مولای اوست. خدایا یار باش آن را كه یار اوست و دشمن باش آن را كـه دشـمـن اوسـت! دوسـتانش را دوست بدار و با دشمنانش دشمنی بورز و یاران او را پشتیبان باش! [3] .

3 ـ حـبـیـب بـن مـظـاهـر (مـظـهـر) اسـدی (رض) وی از صـحـابـه ای اسـت كـه رسول خدا (ص) را دیده است. [4] .

4 ـ عـبداللّه بن یقطر حمیری: وی از صحابه است، چونكه همزاد امام حسین(ع) بود. وی پـسـر دایـه ی امـام حـسـیـن (ع) بـود و مـحـضـر پـیـامـبـر (ص) را درك كـرد و آن حـضـرت را دید. [5] .

5 ـ مـسـلم بـن عـوسـجـه اسـدی: وی از صـحـابـه ای بـود كـه پـیـامـبـر (ص) را دید. [6] .

6 ـ كـنـانـة بـن عـتـیـق تـغـلبـی: وی در جـنـگ بـدر، هـمـراه پـدرش عـتیق، شركت داشت و از سوارگان سپاه رسول خدا (ص) بود. [7] .

7 ـ عمار بن ابی سلامه دالانی همدانی (رض): وی صحابی بود و محضر پیامبر (ص) را درك كرد و آن حضرت را دید. [8] .


8 ـ حـرث بـن نبـهـان غـلام حـمـزه (ع): پـدرش، نبهان غلام حمزة بن عبدالمطلب بود كه دوسـال پـس از شـهـادت وی درگـذشـت. مـفـهـوم ایـن سـخـن ایـن اسـت كـه حـرث دوران رسول خدا (ص) را درك كرد و از آنجا كه تحت سرپرستی امیرمؤمنان علی (ع)، نشو و نـمـا یـافـت، نـاگـزیـر بـایـد بـارهـا رسـول خـدا (ص) را از نـزدیـك دیـده باشد. [9] .

دربـاره ی دو تـن دیـگر از یاران امام (ع) نیز نوشته اند كه آنان روزگار پیامبر (ص) را درك كرده اند، ولی مشخص نیست كه حضرت را ملاقات كرده و از نزدیك دیده اند یا نه. آن دو تن اینهایند:

1 ـ زیـاد بـن عـریـب الهمدانی الصائدی (رض): وی ملقب به ابوعمره بوده و پدرش، عـریـب، به نوشته برخی طبقات نویسان از صحابه بوده است. در نتیجه وی نیز محضر پیامبر (ص) را درك كرده است. [10] .

2 ـ عـمـرو بـن ضـبـعـه ضبعی تمیمی: زنجانی گوید: عسقلانی در الاصابه گوید: " وی عـمـرو بـن ضـبـعـة بـن قـیس بن ثعلبه ی ضبعی تمیمی است. در غزوات و جنگها از وی یاد می شـود. او مـردی سـواركـار و شـجـاع بـوده و مـحـضـر رسول خدا (ص) را درك كرده است ". [11] .

اما آن گروه از یاران امام (ع) كه درباره ی صحابی بودنشان اختلاف است اینهایند:

1 ـ اسـلم (مـسـلم) بـن كـثـیـر اعـرج اَزدی: سـمـاوی نـوشـتـه اسـت كـه وی از تـابـعـان بـود، [12] ولی نـمـازی (در المستدرك) او را در شمار صحابه ذكر كرده است. زنـجـانـی [13] به نقل از عسقلانی در الاصابه نوشته است كه او محضر پیامبر (ص) را درك كرد. [14] .

2- زاهر، غلام عمرو بن حمق خزاعی: در زیارت ناحیه ی مقدسه با همین عنوان بر او درود فرستاده شده است. [15] برخی از رجالیون از او با نام زاهر، غلام عمرو بن حمق [16]


یاد كرده اند. سماوی از او با نام زاهر بن عمرو الكندی [17] یـاد كـرده اسـت؛ هـمـیـن طـور زنـجـانـی در زنـدگـیـنـامـه ی وی. [18] نـمـازی بـه نقل از مامقانی گوید: زاهر بن عمرو اسلمی كندی از جمله ی كسانی است كه در بیعت شجره شركت داشتند. او از پیامبر (ص) روایت كرده و در جنگهای حدیبیه و خیبر شركت داشته است. [19] سـمـاوی دربـاره ی صـحابی بودنش چیزی ننوشته است؛ [20] و آقـای خـویـی مـیـان زاهـر، غـلام عـمرو بن حمق و زاهر اسلمی (كه پدر مجزأة ـ یا محذأة ـ از اصـحـاب رسـول خـدا (ص) اسـت)، تـفـاوت قـایـل شـده و بـه یـكـی بـودن آن دو اعـتـقـاد ندارد. [21] .

زنـجـانـی در زنـدگـیـنـامـه ای كـه بـرای زاهـر نـوشـتـه اسـت، بـه نـقـل از عسقلانی در الاصابه می نویسد: او زاهر بن عمرو بن اسود بن حجاج بن قیس اسلمی كـنـدی از «اصـحـاب شـجـره» اسـت كـه در آنجا بـا رسـول خـدا (ص) بـیـعـت كـردنـد. وی در كـوفـه سـكـونـت گـزیـد. از رسول خدا (ص) روایت كرد و در جنگ های حدیبیه و خیبر شركت جست. [22] .

امـا شـیـخ شـوشـتـری ـ همانند آقای خویی ـ بر این باور است كه زاهر غلام عمرو بن حمق، زاهـر اسـلمـی كندی نیست. زیرا این دومی كه نژاد عربی دارد، غلام عمرو بن حمق نیست. وی هـمـچـنـیـن مـعـتـقـد اسـت «زاهـر بـن عـمـرو» نـامـی بـه هـم آمـیـخـتـه اسـت و اصل آن، «زاهر مولی عمرو» است. [23] .

3 ـ سـعـد بـن حـرث (رض)، غـلام عـلی بـن ابـی طـالب (ع): سـمـاوی دربـاره ی اینكه وی صـحـابی بوده و یا پیامبر (ص) را دیده چیزی ننوشته است. او می نویسد: «سعد، غلام امـام عـلی (ع) بـود و پـس از آن حـضـرت، به امام حسن و سپس به امام حسین (ع) پیوست. هـنـگامی كه


حضرت از مدینه بیرون آمد، با وی به مكه و سپس به كربلا رفت و در حمله ی نخست كشته شد.» [24] .

اما زنجانی از عسقلانی در الاصابه نقل كرده است كه او سعد بن حرث بن ساریة بن مرّه... بن كنجب بن خزاعی، غلام علی بن ابی طالب (ع) است. وی محضر پیامبر (ص)، را درك كرده و در كوفه رئیس شرطه علی (ع) بود. [25] .

نمازی با استناد به گفته مامقانی گوید: «سعد بن حارث خزاعی، غلام امیرالمؤمنین (ع) از اصـحـاب رسـول خدا (ص)، همراه امیرالمؤمنین (ع) از اعضای شرطة الخمیس و والی آن حضرت بر آذربایجان بود...» [26] .

ولی شـوشـتـری گـفـتار مامقانی را رد كرده می گوید: گفتار او سندی ندارد، چگونه می تـوانـد كـه وی از قـبـیـله ی خزاعه و غلام علی (ع) باشد؟ اگر او از صحابه بود، چگونه در كتاب های مربوط به صحابه نام وی درج نشده است؟ [27] .

4 ـ یـزیـد بـن مـغـفـل جـعـفـی: سـمـاوی از مـرزبـانـی در مـعـجـم الشـعـراء نقل كرده است كه او از تابعان و پدرش از صحابه بود. [28] .

ولی مـامـقـانـی نوشته است كه او محضر پیامبر (ص) را درك كرد و در روزگار عمر در قادسیه شركت جست. [29] .

زنـجـانـی بـه نـقـل از عسـقـلانـی، در الاصـابـه گـویـد: «او یـزیـد بـن مـغـفل بن عوف بن عمیر بن كلب بن ذهل... بن جعف بن سعد عشیره مذحجی جعفی است. محضر پـیـامـبـر (ص) را درك كـرد و بـا بـرادرش زهـیـر بـن مغفل در دوران عمر بن خطاب در جنگ قادسیه شركت جست.» [30] .


5 ـ شـبـیـب بن عبداللّه، غلام حرث بن سریع كوفی: سماوی درباره ی اینكه وی صحابی بوده و محضر پیامبر (ص) را درك كرده چیزی ننوشته است. [31] ولی زنجانی بـه نـقـل از كـلبـی گـویـد: «شـبـیـب بـن عـبـداللّه از صـحـابـه بـود و مـحـضـر رسـول خـدا (ص) را درك كـرد و در هـمـه ی جـنـگـهـای حـضـرت عـلی (ع) با وی شركت داشت.» [32] امـا دلیـلی وجود ندارد كه وی همان شبیب بن عبداللّه، غلام حرث باشد. هـمـان طـور كـه زنـجـانـی نـسـب وی را بـه نـقـل از عسـقـلانـی در الاصـابـه، غـیـر دقـیـق نـقـل كـرده اسـت. [33] عسـقـلانـی چـنـیـن نـوشـتـه اسـت: شـبـیـب بـن عـبـداللّه بـن شكل بن حی بن جدیه... مذحجی ـ محضر پیامبر (ص) را درك كرد و در جنگهای امام علی (ع) شـركـت جست. این را ابن كلبی نوشته است. [34] همچنین دلیلی وجود ندارد بر ایـنـكـه او هـمان شبیب بن عبداللّه، غلام حرث باشد، به ویژه آنكه كسی كه عسقلانی از او به عنوان عرب (قبیله مذحج) نام می برد، چگونه می تواند غلام حرث بن سریع كوفی باشد؟

ما درباره ی دلیلی كه مامقانی [35] و نمازی [36] به آن استناد كرده و نـوشـتـه انـد. كـه وی (یـعـنـی شـبـیـب بـن عـبـداللّه، غـلام حـارث بن سریع) از اصحاب رسول خدا (ص) بوده است، چیزی نمی دانیم.

شـوشـتـری در پـاسـخ سخن مامقانی می نویسد: «سیره نویسان تصریح كرده اند كه او محضر پیامبر (ص) را درك كرد و در جنگ های امام علی (ع) شركت جست. او همچنین در كربلا حضور یافت و به شهادت رسید و در زیارت ناحیه مقدسه بر او درود فرستاده شده است.

مـی گـویـم: او تـعـیـیـن نـكـرده اسـت كـه كدام سیره نویسی این را گفته است. اگر او از صـحـابـه بـوده، چـگـونـه در كـتابهای مربوط به صحابه نامی از وی نیامده است، در حـالی كـه دربـاره یافـراد


مـورد اخـتـلاف سخن گفته اند! در زیارت ناحیه نیز از او چیزی نـیـامـده اسـت. در نـسخه ی زیارت ناحیه «شبیب بن حارث بن سریع» آمده كه تحریف شده ی «سـیـف بـن حـارث بـن سـریـع» پـیـش گـفـتـه اسـت. خـلاصـه ایـنـكـه «اصل عنوان روشن نیست، تا چه رسد به فرعش.» [37] .

6 ـ جـنـادة بـن حـرث سلمانی ازدی كوفی: «زنجانی گوید:... علی بن حسین بن عساكر در تاریخش نوشته است: او جنادة بن حرث بن عوف بن امیة بن قلع بن عبادة بن حذیق بن عدی بـن زیـد بـن عامر بن ثعلبة بن حارث بن حرث، مذحجی مرادی سلمانی كوفی است. وی محضر پیامبر (ص) را درك كرد و از صحابه ی آن حضرت بود». [38] همچنین مـامـقـانـی بـه نـقـل از سـیـره نـویـسـان نـوشـتـه كـه او از صـحـابـه ی رسـول خـدا (ص) بـوده اسـت. [39] ولی سـمـاوی در ایـن بـاره چیزی ننوشته، بـلكـه گـفـتـه اسـت: جـنـادة بـن حـرث از مـشـاهـیـر شـیـعـه و از اصـحاب امیرالمؤ منین (ع) بود... [40] .

7 ـ جـنـدب بـن حـجـیـر خولانی كوفی: زنجانی گوید: «ابن عساكر در تاریخش نوشته اسـت: او جـنـدب بـن حـجـیـر بـن جـندب بن زهیر بن حارث بن كثیر بن جشم بن حجیر كندی خـولانـی كـوفـی اسـت. گـفـته می شود كه با رسول خدا (ص) مصاحبتی داشته است. او اهل كوفه است و همراه علی بن ابی طالب (ع) در جنگ صفین شركت جست. او فرمانده كنده و اَزد بـود...» [41] . مـامـقـانـی هـم مـی نـویـسد: «سیره نویسان نوشته اند كه او مصاحبتی داشته است». [42] ولی سماوی درباره ی مصاحبت وی چیزی ننوشته و گـفـتـه اسـت: «جـنـدب از بـزرگـان شـیـعـه و از اصـحـاب امـیـرمـؤمـنـان (ع) بود.» [43] .



[1] رجـالي مـعـروف، مـرحـوم عـبـداللّه مـامـقـاني، پس از بحث و مناقشه درباره ي هفت ملاك صحابي بودن مي گويد: " از اين رو شماري از محققان از جمله شهيد ثاني در البـدايـه تـعـريـف زير را براي صحابي ارائه داده، گفته اند: او كسي است كه پيامبر (ص) را مـؤمـنـانه ديدار كرده و با داشتن اسلام و ايمان در گذشته باشد؛ هر چند كه در فـاصـله ي مـيـان ايـمـان آوردن و مـردن بـر اسـلام، مـرتد شده باشد. مقصود اينان از ديدار مجالست و همراه رفتن و رسيدن يكي به ديگري است؛ هرچند كه با او صحبت نكرده و به چشم نديده باشد". وي درباره ي مفردات اين تعريف، توضيحات روشنگرانه اي دارد. شيخ محمدرضا مامقاني نيز در حاشيه ي اين تعريف توضيحات بسيار سودمندي دارد. (ر.ك: مقياس الهدايه في علم الدرايه، ج 3، ص 304 ـ 296).

[2] ر.ك: تـاريخ ابن عساكر، ترجمة الامام الحسين (ع)، تحقيق محمودي، ص 347، شماره 283.

[3] ر.ك: ابـصـار العـين، ص 158 ـ 157. جزري در اسد الغابه(ج 3، ص 307)، نام وي را درج كرده است.

[4] ر.ك: همان، ص 100. ابن الكلبي نام وي را در جمهرة النسب، ج 1، ص 241 آورده است.

[5] ر.ك: همان، ص 93. ابن حجر در الاصابه، ج 4، ص 59 نام وي را آورده اسـت. در آنـجـا عـبـداللّه بـن يـقـظـه آمـده كه گويا در چاپ هاي جديد الاصابه تصحيف شده باشد.

[6] ر.ك: هـمـان، ص 108. ابـن اثير جـزري در اسـد الغـابـه، ج 4، ص 264، از او با نام مسلم بن ابو عوسجه ياد كرده است؛ و نيز ابن حجر در الاصابه، ج 6، ص 96، شماره 7978.

[7] ر.ك: وسيلة الدارين، ص 185 ـ 184، شماره ي 132؛ ابصار العين، ص 199.

[8] ابـن حـجـر در الاصـابـه، ج 3، ص 112، شماره 6463 مي گويد: " عمار بن ابـي سـلامـة بن عبداللّه بن عمران بن رأس بن دالان همداني دالاني ـ محضر پيامبر (ص) را درك كرد و در جنگهاي امام علي (ع) با وي شركت جست؛ و همراه حسين بن علي (ع) در طف به شهادت رسيد." ابن كلبي از او ياد كرده است.

[9] ر.ك: تـنـقـيـح المقال، ج 1، ص 248؛ ابصار العين، ص 98؛ وسيلة الدارين، ص 117، شماره 27.

[10] ر.ك: ابصار العين، ص 134 ـ 135.

[11] ر.ك: وسيلة الدارين، ص 177، شماره 112.

[12] ر. ك: ابصار العين، ص 185.

[13] ر.ك: مستدركات علم رجال الحديث، ج 7، ص 415، شماره 14919.

[14] ر.ك: وسيلة الدارين، ص 106 ـ 105، شماره 11.

[15] بحارالانوار، ج 45، ص 72.

[16] ر.ك: معجم رجال الحديث، ج 7، 214 شماره ي 4647؛ قاموس الرجال، ج 4، ص 403، شماره ي 2903.

[17] ابصار العين، ص 173.

[18] وسيلة الدارين، ص 137، شماره ي51.

[19] مستدركات علم رجال الحديث، ج 3، ص 416، شماره ي 5699.

[20] ابصار العين، ص 173.

[21] ر.ك: معجم رجال الحديث، ص 213 و 214، شماره هاي 4645 و 4647.

[22] وسيلة الدارين، ص 138 ـ 137، شماره ي51.

[23] ر.ك: قاموس الرجال، ج 4، ص 403، شماره ي 2903.

[24] ابصار العين، ص 96.

[25] وسيلة الدارين، ص 148، شماره 59.

[26] مستدركات علم رجال الحديث، ج 4، ص 27، شماره ي 6108.

[27] قاموس الرجال،ج 5، ص27 ـ 28، شماره ي 3146.

[28] ابصار العين، ص 153.

[29] تـنـقـيـح المـقـال، ج 3، ص 328؛ و ر. ك: مـسـتـدركـات عـلم رجـال الحـديـث، ج 8، ص 263، شـماره 16387؛ و از وي بـه نـام يـزيـد بـن معقل ياد كرده است.

[30] وسيلة الدارين، ص 214، شماره 171.

[31] ر.ك: ابصار العين، ص 133.

[32] ر.ك: وسيلة الدارين، ص 155، شماره ي 75.

[33] همان.

[34] الاصابه، ج 2، ص 160، شماره ي3960.

[35] ر.ك: تنقيح المقال، ج 2، ص 81، ش 5285.

[36] ر.ك: مستدركات علم رجال الحديث، ج 4، ص 199، شماره ي6812.

[37] قاموس الرجال، ج 5، ص 395، شماره 3527.

[38] وسيلة الدارين، ص 113، شماره ي21.

[39] تـنـقـيـح المـقـال، ج 1، ص 234، شـمـاره ي1957؛ و ر.ك: مـسـتـدركـات عـلم رجال الحديث، ج 2، ص 239، شماره ي 2935.

[40] ابصار العين، ص 144.

[41] وسيلة الدارين، ص 114، شماره ي23.

[42] تنقيح المقال، ج 1، ص 236، شماره 1969؛ و ر.ك: مختصر تاريخ دمشق، ابن منظور، ج 6، ص 121.

[43] ابصار العين، ص 174.